خالد بن ولید

فرمانده جنگ یمامه ، با دختر مجاعه بن مراره یکی از توطئه گران بنی حنیفه ازدواج کرد ( تاریخ خلفا ، رسول جعفریان ص 37 )

سیف الله لقب خالد بن ولید ( ابوبکر گفت او سیف الله است )

طائفه مالک بن نویره به خاطر انگیزه های پست اخلاقی خالد کشته شدند

بلافاصله پس از قتل مالک با همسرش زنا کرد

یکی از عناصر کارگزار ابوبکر

طائفه بنی مخزوم از تیره قریش

1 صفر 8 هجری مسلمان شد به ظاهر نیرومند اما فاقد ارزش های اخلاقی ( شرح نهج ابن ابی الحدید ج 6 ص 48 -49 )

در ماجرای هجوم به خانه علی حضور داشت

یکبار برخی از مرتدین را اتش زد

سال 21 در مدینه یا شام در گذشت ( تاریخ خلفا ، رسول جعفریان ص 48 )

هشام بن حکم 3

ان قدر شایعات ( به دلیل حسادت ) علیه هشام زیاد شد که به امام رضا گفتند هشام را دوست بداریم یا از او بیزاری بجوییم

امام فرمود دوست بدارید

یحیی برمکی ابتدا به هشام اظهار علاقه می کرد اما بعد ها به خاطر مغلوب شدنها از او رنجید روزی هارون گفت می خواهم از پشت پرده مناظره تو با هشام را گوش کنم و یحیی نیز با نقشه قبلی هشام را به بحث امامت کشاند هشام پس از گفتگو بسیار گفت اگر امام مرا به جنگ فرمان دهد اطاعت میکنم

هارون براشفت و گفت زبان این مرد در دل های مردم از صد هزار شمشیر برنده تر و موثر تر است

هشام از گرداب خشم هارون به مدائن گریخت سپس به کوفه و در منزل ابن شرف پنهان شد و بعد از دذو ماه جهان مادی را وداع گفت

امام رضا فرمود : او سک انسان حقیقی بود اصحابش بر او حسد بردند و ازارش کردند

پایان

منبع : قائمیه ( کلیک کنید )

علوم انسانی از دیدگاه رهبری

ایا هر کی با هوش تر هست ریاضی می خواند

 

باید از خودمان بپرسیم آیا کسی که به رشته ریاضی و تجربی می رود ایا واقعا باهوش تر است این جمله را شنیدیم بارها بارها و بارها که هر که رشته ریاضی یا تجربی می خواند با هوش تر است ؟ خیر ، این جمله هیچ دلیلی ندارد.

با هوش تر ها علوم انسانی می خوانند پله بعد و پله بعد تجربی است

شاید باورمان نشوند ولی برخی از ما تابع جو هستیم و نه عقل برخی از ما نه همه!!!!

 

 

 

 

 

دریافت

 

هشام بن حکم 2

امام با گروهی از یاران گفتگو می کرد با ورود هشام امام خوشحال شد و او را در صدر مجلس در کنار خویش جای داد حضار با شگفتی نگاه می کردند امام فرموذ هذا ناصرنا بقلبه و لسانه و یده  این ( شخص ) یاری کننده ماست به وسیله قلبش و زبانش و دستش

امام روزی هشام را طلبید و فرمود درباره تو سخنی گویم که پیامبر به حسان بن ثابت انصاری ( شاعر ) گفت وقتی ما را با زبانت یاری می کنی  تو را به وسیله روح القدس تایید کند

امام فرمود هشام با مردم سخن بگو من دوست دارم همانند تو ، در میان شیعیان ما باشد

هشام در پاسخ خواستگاری یکی از خوارج از دخترش گفت او دختری با ایمان است

امام صادق علیه السلام فرمود هشام مراقب و نگهبان حق ماست پیروی از او پیروی از ماست
امام کاظم یکبار به هشام  15 هزار درهم وام داد تا تجارت کند و سودش را بر دارد و سرمایه را بر گرداند

منبع قائمیه ( کلیک کنید )

هشام بن حکم

از این پس فیش هایی که از کتب تاریخ جمع و خلاصه برداری کردم را می نویسم

هشام بن حکم
در اوایل قرن دو در کوفه به دنیا آمد و در شهر واسط رشد کرد برای تجارت به بغداد آمد ودر محله کرخ بزازی می کرد
دارای دو فرزند پسرش حکم متکلم بود ( بصره ) و دخترش فاطمه از زنان با ایمان روزگار بود برادرش به نام محمد بن حکم ( راوی حدیث ) و محمد بن ابی عمیر از او روایت نقل کرده
هشام فلسفه یونان را فرا گرفت و کتابی در رد یکی از فلاسفه یونان نوشت
به وسیله عمویش ( عمیر بن یزید کوفی ) با امام صادق اشنا شد
به شهرهای مدائن کوفه حجاز بغداد بصره برای تبلیغ دین رفت
در شلوغ ترین ایام حج امام صادق با گروهی از یاران گفتگو می کرد و با ورود هشام امام شادمان شد و او را در صدر مجلس در کنار خویش جای داد
ادامه دارد.....


منبع : قائمیه

در مقابله با استکبار مردم تنهایتان نمی گذارند

تغییرات تشخیص مصلحت نظام

تغییرات لازم در محتوا و ساختار تشخیص مصلحت نظام

انتخابات های انقلاب